اقتساد نامه

یادداشت‌های اقتصادی یک کم‌سواد!

اقتساد نامه

یادداشت‌های اقتصادی یک کم‌سواد!

عضو هیات علمی دانش‌کده ریاضی دانش‌گاه صنعتی امیرکبیرم. تخصصم احتمال و آنالیز تصادفی و معادلات دیفرانسیل تصادفی است و به نظریه بازی‌ها هم علاقه‌مندم.
به عنوان یک فعالیت شخصی به مطالعه وتفکر در مورد اقتصاد می‌پردازم.

  • ۰
  • ۰

قصه کودکانه «پادشاه لخت» را همه شنیده‌اید. فرض کنید در انتهای داستان هیچ کودکی فریاد نمی‌زد «پادشاه لخت است!» احتمالاً آن مردم در سال‌های بعد شاهد تلاش‌های علمی و فلسفی بسیاری بودند تا وجود لباس بر تن پادشاه را به‌خوبی توضیح دهد! مکاتب مختلف با تعمیم مفاهیمی چون «لباس»، «پوشیدن»، «دیدن» و... شکل می‌گرفتند و طرف‌داران آن‌ها با هم بحث و مجادله می‌کردند. هیچ‌کدام این جسارت را نداشتند که بگویند «پادشاه لخت است» چرا که سال‌ها بود که همه همان لباس پادشاه را به تن کرده بودند!
ماجرای پول مدرن همین است؛ همه ما قبول داریم که آب کردن یک سکه طلا، مخلوط کردن آن با مس و تولید دو سکه خیانت و کلاه‌برداری است. همه ما می‌دانیم که اسکناس‌ها در ابتدا سند مقدار مشخصی طلا بوده‌اند و به‌تدریج تولیدکنندگان آن‌ها با خلف وعده مقدار آن را کاهش داده‌اند و ثروت مردم را بالا کشیده‌اند ولی الان که آن تعهد صفر شده است نمی‌پذیریم که پول مدرن یعنی خیانت و کلاه‌برداری! برای توجیه این کلاه‌برداری و بزک کردن آن هم انبوهی از ادبیات پوچ شکل گرفته است.
راجع به این سوال بحث می‌کنیم که «پشتوانه ریال یا دلار چیست؟» ولی شاید یک بار هم نپرسیده‌ایم «پشتوانه پول» یعنی چه؟! عبارتی که جعل شده که یک کلا‌برداری بزرگ را مخفی کند.
نمی‌خواهیم باور کنیم که صد سال است کلاه ریال بر سر ما رفته است و راجع به این بحث می‌کنیم که «ماهیت پول چیست؟» کالا است؟ دین است؟ دارایی است؟ اعتباری است؟ قرارداد است؟ و...
سؤال: ریال چیست؟ جواب: «واحد پول ایران» یعنی چه؟ مثل این‌که «متر واحد طول است»؟ گویی موجود یا مفهومی به نام «پول ایران» وجود دارد که برای اندازه‌گیری آن به واحد نیاز داریم!
قانون راجع به ریال چه می‌گوید؟ «الف - واحد پول ایران ریال است. ریال برابر صد دینار است. ب - یک ریال برابر یکصد و هشت هزار و پنجاه و پنج ده میلیونیم ۰.۰۱۰۸۰۵۵ گرم طلای خالص است. ج - تغییر برابری ریال نسبت به طلا به پیشنهاد بانک مرکزی ایران و موافقت وزیر دارایی و تأیید هیأت وزیران و تصویب کمیسیون‌های دارایی‌مجلسین میسر خواهد بود.»
مسخره‌تر از این هم مگر می‌شود؟!
الف. شما خانه‌ات را به من اجاره بده و من هر ماه «مقدار خوبی» طلا به شما می‌دهم. ب. این مقدار خوب ۱۰ گرم است. ج. تغییر «مقدار خوب» به پیش‌نهاد من، موافقت عیال، تأیید عمه و تصویب هر دو خاله‌ام خواهد بود!
کلاه‌برداری بودن پول مدرن را کتمان و نفی می‌کنیم و با این فرض نادرست انتظار داریم چیزی به نام سیاست‌های پولی و بانکی و ادبیات فریبکارانه آن مشکلات را حل کند: انبساط، انقباض، استقراض، نرخ تسهیلات (بهره) و...
نسخه می‌پیچیم که تولید نقدینگی تا حدی درست است که موجب تورم نشود و آن را به اندازه افزایش تولید تجویز می‌کنیم: مردم را تا جایی بچاپید که متوجه نشوند؛ هر چه‌قدر در سال گذشته جامعه ثروت‌مندتر شده جیب ملت را بزنید که حلال است! اگر این کار را نکنید قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کند و مردم تنبل می‌شوند.
نظریه می‌دهیم که یک نخود تورم بد که نیست، مفید هم است: آن‌قدر مردم را بچاپید که با سگ‌دو زدن بیش‌تر یا نابود کردن ذخایر و منابع طبیعی خود بتوانند جبران‌ش کنند!
بانک‌ها با تولید نقدینگی ارزش پول را نابود می‌کنند: انگشت اتهام را به سوی تولیدکننده، واسطه، فروشنده، دولت و مصرف‌کننده دراز می‌کنیم و همه را به جان هم می‌اندازیم، آخرش هم می‌گوییم مشکل از خود مردم است که به هم رحم نمی‌کنند!
اختلاف طبقاتی شدید به وجود می‌آید: یکی هر چه می‌دود به جایی نمی‌رسد و دیگری به دنبال به‌روز کردن غذای سگ‌ش است. همه را پای خلقت و حکمت خدا می‌اندازیم و هر که به عدالت خدا شک کرد، مشکل را از ایمان او می‌دانیم.
پول مدرن را مشروع می‌شماریم و به اسلام ایراد می‌گیریم که چرا ربا را حرام کرده: چه‌طور می‌شود انتظار داشت که من یک میلیون تومان امسال بدهم و سال بعد همان عدد را بگیرم؟! این عدالت است؟! این انصاف است؟! احکام اسلام باید به‌روز شوند!
کاهش ارزش پول را طبیعی قلم‌داد می‌کنیم و مردم را گرفتار سنت احمقانه خرید تدریجی جهیزیه می‌کنیم: گاز و یخچالی که برای ۱۰ سال بعد در انباری خاک می‌خورد!
ساز و کار پولی و بانکی قدرت اقتصادی تشکیل خانواده را از عموم مردم گرفته و ما مردم را متهم به کمی ایمان و فساد اخلاقی می‌کنیم و دست گدایی به سوی بانک‌ها، یعنی ام‌الفساد اقتصادی، دراز می‌کنیم که عنایتی کنند و تسهیلاتی دهند و مشکل ازدواج و فرزندآوری را حل کنند!
کشورهای غربی که همین ساز و کار اقتصادی خانواده را در آن‌ها نابود کرده و به پیری جمعیت رسیده‌اند را الگوی پیش‌رفت قرار می‌دهیم و انتظار داریم با تقلید از آن‌ها، که بخشی از تورم‌شان را به کشورهای دیگر صادر می‌کنند و کم‌بود نیروی انسانی خود را با دزدی از کشورهای دیگر جبران می‌کنند، وضع‌مان به‌تر شود.
این بدبختی‌ها حل نخواهد شد مگر آن‌که ابتدا بفهمیم و به دیگران بفهمانیم که «پادشاه لخت است!»
https://rc.majlis.ir/fa/law/show/95214
https://rc.majlis.ir/fa/law/show/96842

  • ۰۱/۰۹/۰۷
  • امید نقشینه ارجمند

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی