اقتساد نامه

یادداشت‌های اقتصادی یک کم‌سواد!

اقتساد نامه

یادداشت‌های اقتصادی یک کم‌سواد!

عضو هیات علمی دانش‌کده ریاضی دانش‌گاه صنعتی امیرکبیرم. تخصصم احتمال و آنالیز تصادفی و معادلات دیفرانسیل تصادفی است و به نظریه بازی‌ها هم علاقه‌مندم.
به عنوان یک فعالیت شخصی به مطالعه وتفکر در مورد اقتصاد می‌پردازم.

  • ۰
  • ۰

فرض کنید شهردار شهری هستید که در آن‌جا پارک کردن در مکان‌های غیرمجاز، مثلاً جلوی در پارکینگ دیگران، رایج است. برای حل این مشکل چه می‌کنید؟
کار فرهنگی؟ با ابزارهای مختلف به مردم نشان می‌دهید که پارک در مکان‌های غیرمجاز ظلم به دیگران است؟ افرادی که چنین می‌کنند را در چشم مردم تحقیر می‌کنید؟ و...
اگر جواب نداد چه؟ به جریمه و تنبیه رو می‌آورید؟ تذکر قانونی، جریمه نقدی، جریمه شدیدتر، حمل با جرثقیل، محرومیت از رانندگی و...؟
اگر جواب نداد چه؟!
چرا مردم در مکان‌های غیرمجاز پارک می‌کنند؟
آیا نباید قبل از هر گونه اقدامی به ریشه این ناهنجاری فکر کرد؟ حالتی را فرض کنید که تعداد ماشین‌های مردم دو برابر تعداد پارکینگ‌ها و محل‌های مجاز برای پارک کردن باشد! بدیهی است که در چنین شرایطی نه کار فرهنگی نتیجه می‌دهد و نه جریمه و تنبیه. حتی اگر همه مردم عمیقاً باور داشته باشند که این عمل ظلم است و اخلاقاً مخالف ظلم باشند مجبورند گاهی تخلف کنند. فرض کنید خودتان یک ساعت به دنبال جای پارک گشته‌اید و در نهایت مجبور شده‌اید دوبله پارک کنید. تذکر و سرزنش یک نفر چه اثری روی شما دارد؟ اگر پلیس شما را جریمه کند چه حالی می‌شوید؟
آیا در این شرایط، کار فرهنگی و کار تنبیهی اثری جز تنفر خواهد داشت؟
راه‌حل چیست؟ ساختن پارکینگ کافی و سپس در صورت لزوم کار فرهنگی و سپس برای اقلیتی که حاضر نیستند چند دقیقه حرکت کنند تا به جای پارک مناسب برسند، تنبیه و جریمه.
این‌ها چه ربطی به بی‌حجابی دارد؟!
ربط اول‌ش این است که قبل از این‌که بخواهیم به راه‌حل بی‌حجابی فکر کنیم باید به ریشه آن بیندیشیم. ربط دوم‌ش این است که به نظر می‌رسد کار فرهنگی و کار تنبیهی مشکل را حل نکرده و در برخی موجب نفرت نیز شده است.
دلیل این‌که خانمی که در محیط جامعه از چارچوب پوشش اسلامی کم یا زیاد خارج می‌شود و با کاهش پوشش یا آرایش زیبایی‌های خود را به نمایش می‌گذارد چیست؟ حتماً این سوال پاسخ واحدی ندارد ولی یک قلم آن جلب توجه و محبت دیگران است. رفتار و پوشش این خانم طرف‌دارانی هم دارد که با دیدن او و در لایه‌های بعدی معاشرت با او و امثال او نیازهای عاطفی و جنسی خود را ارضاء می‌کنند. اسلام با هیچ‌کدام از این نیازهای عاطفی و جنسی مخالف نیست و فقط جای ارضای آن را خانه و خانواده می‌داند. ولی آیا در جامعه ما شرایط شبیه آن‌چه در مثال خیالی قبل بیان شد نیست؟ چند درصد از پسران جوان در سنی که به بلوغ جنسی و فکری می‌رسند به لحاظ اقتصادی توانایی تشکیل خانواده دارند؟ راجع به نیازهای واقعی تشکیل خانواده منطقی فکر کنید: خانه و درآمد مناسب دست‌کم برای اداره دو نفر که می‌بایست به‌راحتی تا حدی افزایش پیدا کند که کفاف یک خانواده چند نفری را داشته باشد. این‌ها کف نیازهای واقعی تشکیل خانواده است حتی اگر ۹۰ درصد جوانان از آن محروم باشند.
مشکلات اقتصادی به همین مساله ختم نمی‌شود. دختر و پسری که ازدواج کرده‌اند ولی هر دو مجبورند بیش از اندازه متعارف کار کنند تا چرخ زندگی‌شان بچرخد، آیا توانایی پاسخ‌گویی به نیازهای زناشویی یک‌دیگر را دارند؟ خانواده‌ای که فرزند ندارد و اگر دارد فرصت لذت بردن از رابطه صحیح با او را ندارد به لحاظ عاطفی تعادل دارد؟ دختری که از طرف پدر و مادر پرمشغله‌اش دیده نمی‌شود آیا مستعد افتادن در دام‌های بیرون از محیط خانه نیست؟
چه‌طور انتظار داریم که همه این‌ها باشد ولی محیط اخلاقی جامعه سالم باشد؟ واقعیت این است که بی‌حجابی فقط قسمت خارج از آب کوه یخ است!
به این‌ها اضافه کنید اقلیتی بسیار متمول که می‌توانند مانند پادشاهان حرم‌سرا داشته باشند و آن‌ها هم طرف‌دار آزادی جامعه برای بهره‌مندی حداکثری خود هستند!
خب، این‌ها چه ربطی به بانک دارد؟
نکته مهم این است که این میزان از فقر و اختلاف طبقاتی در کشور طبیعی نیست بل‌که زاییده نظام ذاتاً فاسد پولی و بانکی است که به‌طور نظام‌مند ثروت مردم را جمع می‌کند و به جیب اقلیت نزدیک به بانک‌ها در درجه اول و حواریون آن‌ها در درجات بعدی می‌ریزد. این نظام فاسد نزدیک به یک قرن در ایران فعال بوده و بخشی از نمود آن به شکل تورم (کاهش ارزش ریال) خود را نشان داده است.
فقیر شدن تدریجی عموم مردم عوارض منفی بسیاری دارد که فقط یک قلم آن نابود شدن کانون خانواده و کاهش رشد جمعیت و پیر شدن جمعیت است. تا این نهاد فاسد هست مشکل اقتصادی جامعه حل نمی‌شود و تا این مشکل اقتصادی کلان مرتفع نشود کار فرهنگی و کار تنبیهی نه تنها نتیجه نمی‌دهد که موجب نفرت نیز می‌شود.
غرب بانک‌سالار با این مشکل چه کرد؟
سابقه این نظام فاسد اقتصادی در غرب حدود سیصد سال است. آن‌ها بخشی از مشکلات اقتصادی خود را با غارت ثروت کشورهای دیگر و به برده گرفتن آن‌ها برطرف کردند و در قرن بیستم و بیست و یکم با گسترش نظام پولی و بانکی خود به کل جهان چون زالویی پنهان ثروت ملت‌های دیگر را مال خود کردند. قدرت اقتصادی ناشی از این نظام فاسد اقتصادی توانایی آن‌ها را در جذب نیروهای انسانی متخصص کشورهای دیگر را نیز افزایش داد.
با این وجود آمارها نشان می‌دهد آن‌ها هم با بحران خانواده و کاهش رشد جمعیت و پیری جمعیت دست به گریبان هستند. حاکمان غربی، که قیود دینی دست و پای‌شان را نبسته بود، جای‌گزین‌هایی برای مشکلات عاطفی و جنسی جوانان خود ارائه و ترویج کردند: آزادی‌های جنسی در روابط و موسیقی و سینما و... نسخه غربی‌ها برای پاسخ‌گویی به نیازهایی بود که دیگر در قالب سنتی خانواده امکان برطرف کردن آن‌ها نبود. حتی وارد کردن حیواناتی چون سگ به زندگی خانوادگی را می‌توان پاسخی به نیازهای عاطفی غربی‌ها دانست؛ یک سگ با هزینه و توقعی کم‌تر از یک انسان می‌تواند جای فرزند و جای برادر و خواهر را بگیرد و تجربه‌های مشابهی را به وجود آورد.
راه‌حل‌های ارائه شده در ایران چه بوده‌اند؟
شاید بتوان مهم‌ترین نسخه‌های ارائه شده برای مشکلات یادشده در ایران را به دو دسته تقسیم کرد: نسخه غرب‌گرایان و نسخه اسلام‌گرایان سطحی
نسخه غرب‌گرایان، که برخی به لحاظ فردی هم بسیار مقید و مومن به احکام اسلامی هستند، این‌هاست: دادن آزادی به جوانان در پوشش و روابط و حتی فراهم کردن شرایطی که موافق خواسته‌های غریزی و عاطفی آن‌ها باشد؛ اردوهای تفریحی مختلط در دانش‌گاه‌ها، ساختن فرهنگ‌سراهایی با فضای آزاد که جای‌گزین مکان‌هایی مثل مسجد و حسینیه شوند، مجوز دادن به موسیقی‌های محرک و کنسرت‌های شاد و مختلط و آزادی بیش‌تر در موسیقی و سینما و تئاتر و... مذهبی‌ترهای این گروه مشکلی با کار تبلیغات دینی در دفاع از حجاب و عفاف و... ندارند و غرب‌زده‌ترها معتقد هستند باید فحشا را قانونی و تحت کنترل کرد. این گروه مرز پوشش را چیزی می‌دانند که عرف می‌پذیرد و معنای‌ش در عمل همان رهاسازی است.
نسخه اسلام‌گرایان سطحی: سطحی بودن از این جهت که به ریشه‌های مشکلات مورد بحث فکر نمی‌کنند و اگر فکر می‌کنند به دنبال راه‌حل ریشه‌ای نیستند. البته ممکن است گروهی هم باشند که چون فکر می‌کنند مشکلات اقتصادی فعلی قابل حل نیستند، راه‌حل‌های‌شان در این دسته می‌گنجد. راه‌حل این گروه این‌هاست: کارهای فرهنگی در فواید تشکیل خانواده و رعایت عفاف و حجاب و عوارض نادیده گرفتن آن‌ها، برخوردهای تنبیهی با شل‌حجابی و بی‌حجابی و... برخی نسخه ازدواج موقت را هم توصیه می‌کنند. در یک سطح عمیق‌تر به دنبال آسان‌سازی ازدواج جوانان هستند. نصیحت به دوری از تجملات (که شامل خانه و درآمد کافی می‌شود!)، وادار کردن بانک‌ها به دادن تسهیلات ازدواج و خرید جهیزیه و... (یعنی هم ربایی که در حکم محاربه با خداست!) و دست به دامن همان نهاد فاسدی شدن که ریشه همه این مشکلات است یعنی بانک!
پس راه‌حل چیست؟
قبل از این‌که به راه‌حل بیندیشیم خوب است توجه کنیم که فایده آگاهی از ریشه مشکلاتی که سطحی‌ترین آن بی‌حجابی است چیست. به آن مثال خیالی برگردید. اگر بفهمیم که پارک کردن در محل‌های غیرمجاز ناشی از بداخلاقی و بی‌تمدنی افراد نیست چه خواهد شد؟ آیا با یک‌دیگر مهربان‌تر نخواهیم بود؟ آیا احتمال نمی‌دهیم که آن‌که جلوی پارکینگ ما ماشین‌ش را گذاشته شاید بعد از نیم ساعت جست‌وجوی ناکام مجبور به این تخلف شده است؟ با آرامش بیش‌تری با او برخورد نخواهیم کرد؟ آیا احساس به‌تری برای زندگی در آن جامعه نخواهیم داشت؟
پس الان هم می‌توانیم ضمن آن‌که به حدود و احکام الهی عمیقاً اعتقاد داریم زنان و دختران شل‌حجاب و بی‌حجاب را فاسد و مخالف اسلام و دشمن خدا نپنداریم. فکر کنیم که آن‌ها مستقیماً یا با چند واسطه محصول ظلم بزرگ اقتصادی بانک‌ها هستند. با این نگاه، که به حق نزدیک‌تر است، اگر بخواهیم کسی را ارشاد یا نهی از منکر کنیم به‌راحتی می‌توانیم با او با مهربانی و دل‌سوزی مواجه شویم. دیگر از دیدن دختران و زنان شل‌حجاب در مراسم مذهبی و انقلابی دچار تعجب و تناقض نمی‌شویم.
ولی آیا امکان "ساختن پارکینگ" هم هست؟ آیا می‌توان مشکلات را به‌طور ریشه‌ای حل کرد؟ حتماً می‌شود ولی بعید است نابود کردن نهاد فاسدی که صد سال در گوشت و پوست اقتصاد کشور رسوخ کرده ساده و یک‌شبه باشد. باید از آن‌هایی که مدعی اقتصاددان بودن، عالم دین بودن، دانش‌مند بودن، سیاست‌مدار بودن و اهل اندیشه بودن هستند بخواهیم که به راه‌حل‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدت رهایی از نظام فاسد پولی و بانکی بیندیشند. باید مراقب باشیم که چه کسانی نه تنها قدمی برای حل این مشکل بر نمی‌بردارند که موجب حاکمیت بیش‌تر و عمیق‌تر بانک‌ها بر کشور می‌شوند. آن‌ها همه جا هستند و هر لباسی را ممکن است به تن کرده باشند!
یک نکته تکمیلی
بی‌شک یکی از دلایل عدم هم‌راهی و هم‌دلی گروهی از مردم، اعم از عامی یا تحصیل‌کرده، با قوانین مربوط به حجاب اسلامی غرب‌زدگی است. این افراد آن‌چنان تعبدی نسبت به تمدن غربی دارند که اگر تصور کنند قانونی در غرب رایج است، نسبت به آن کرنش دارند و حتی اگر در کشور خودشان آن قانون وجود نداشته باشد رعایت آن را نشانه تمدن و حتی لازمه اخلاق می‌دانند، در حالی‌که متفکران غربی عموماً آن قوانین را صرفاً قراردادهایی برای اداره به‌تر جامعه می‌دانند.
لذا هر کدام از قوانین جمهوری اسلامی که هماهنگ با فرهنگ غربی نباشد آن را به چالش می‌کشند و اگر از قشر تحصیل‌کرده باشند به آن به شکل فلسفی هم حمله می‌کنند. در مثال خاص حجاب تشکیک وارد می‌کنند که آیا جمهوری اسلامی حق دارد مردم را درباره پوشش مجبور کند؟ تناقض فکری این افراد وقتی روشن می‌شود که هیچ مخالفتی با تحمیل کلاه ایمنی به موتورسواران ندارند، در حالی‌که هیچ‌کس ادعا نمی‌کند کلاه ایمنی فراتر از امنیت خود فرد فایده‌ای دارد. دوران کرونا نشان داد که حکومت‌ها حتی می‌توانند روبنده (ماسک) را هم به مردم تحمیل کنند و منتقدان دخالت جمهوری اسلامی در پوشش مردم با آن هم‌راهی کردند.
همین خواص غرب‌زده، از دانش‌گاهی و حوزوی و رجال سیاسی، هستند که با اظهار نظرهای خود ترویج فرهنگ اسلامی در پوشش را پرهزینه‌تر می‌کنند.
شکی نیست که جمهوری اسلامی نسبت به سلامت اخلاقی جامعه که یک نمود آن پوشش افراد است وظیفه دارد ولی در شرایطی که هنوز مشکلات کلان اقتصادی حل نشده است و جامعه تعادل لازم را در امور عاطفی و جنسی ندارد باید توجه کرد که نسخه‌های میانی برای حفظ حجاب و عفت به تدریج جامعه را به سمت اسلامی‌تر شدن می‌برد یا غربی‌تر شدن؛ جهت حرکت بسیار مهم‌تر از نقطه‌ای است که از آن شروع به حرکت می‌کنیم.

  • ۰۱/۰۹/۰۹
  • امید نقشینه ارجمند

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی